لاف !

لاف !


یه آبادانیه و یه یارو میرن شبونه یک دیوار رو خراب کنند.
آبادانیه میگه: تو چراغ رو بگیر من پتک میزنم.
آبادانیه یک پتک که میزده یک آجر می افتاده.
یارو میگه: بیا تو چراغ بگیر تا من پتک بزنم.
آبادانیه میره چراغ بگیره و یارو با یک ضربه تمام دیوارو میریزه پایین !
آبادانیه میگه : ولک حال کردی....اینطوری چراغ میگیرنا!!