بیت المال ...
«گردان پشت میدون مین رسیده و زمین گیر شده بود. چند نفر رفتند معبر باز کنند. او هم رفت، 15 ساله بود. چند قدم که رفت، برگشت. یعنی ترسیده؟! خب! ترس هم داشت !
او اما، پوتین هایش را به یکی از بچه ها داد و گفت ؛ تازه از گردان گرفتم، حیفه! بیت الماله!... پابرهنه رفت!... راستی 3هزار میلیارد تومن چندتا پوتین میشه؟!»
واقعا قشنگ بود
ممنون
بهترین متن ممکن
قابل تأمل بود ...
مرسی
خواندنی بود مرسی
بزرگ بودند واز اهالی امروز.بزرگ به تمامی عظمت انسان بودن.