خاطرات یک پزشک
12 توصیه طلایی برای متولدین هرماه
فروردین ماه
کسی که به خدا توکل می کند، رنجها و سختی های زندگی را بهتر تحمل خواهد کرد
و می تواند به نام او از سد مشکلات گوناگون بگذرد. شما باید از تکبر و
متکبران فاصله بگیرید و خود را نیازمند دوستان باوفا بدنید، خانواده نقش
مهمی در سلامت روانی انسان دارد، بنابراین رشته عاطفی خود با خانواده را
محکم تر کنید. اگر عجول نباشید کم کم به خواسته های به حق تان می رسید،
البته اگر اراده پروردگار نیز بر آن تعلق گرفته باشد.
یه آبادانیه و یه یارو میرن شبونه یک دیوار رو خراب کنند.
آبادانیه میگه: تو چراغ رو بگیر من پتک میزنم.
آبادانیه یک پتک که میزده یک آجر می افتاده.
یارو میگه: بیا تو چراغ بگیر تا من پتک بزنم.
آبادانیه میره چراغ بگیره و یارو با یک ضربه تمام دیوارو میریزه پایین !
آبادانیه میگه : ولک حال کردی....اینطوری چراغ میگیرنا!!
رفتم باغ وحش از نگهبانه میپرسم ببخشید آقا قفس شیرا کجاست ؟ میگه بازدید کننده ای ؟
پَـــ نَ پَــــ نه از اقوامشون هستم اینورا کاری داشتم گفتم سری بهشون بزنم !
* * * * * * * * * * * * * * *
از تو حموم به مامانم می گم یه صابون بده میگه: مگه صابون نیست؟
میگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ تعدادمون زیاده میترسم یه وقت کم بیاد!!!!
* * * * * * * * * * * * * * *
معرفی
روزی لئون تولستوی در خیابانی راه می رفت که ناآگاهانه به زنی تنه زد. زن بی وقفه شروع به فحش دادن و بد وبیراه گفتن کرد .
بعد از مدتی که خوب تولستوی را فحش مالی کرد ،تولستوی کلاهش را از سرش برداشت و محترمانه معذرت خواهی کرد و در پایان گفت : مادمازل من لئون تولستوی هستم .
تولستوی در جواب گفت: شما آنچنان غرق معرفی خودتان بودید که به من مجال این کار را ندادید !
ارسال از میترا