اس ام اس داغ

جک ، اس ام اس ، خنده ، طنز ، پیامک

اس ام اس داغ

جک ، اس ام اس ، خنده ، طنز ، پیامک

جواب دندان شکن

جواب دندان شکن


دختر کوچکى با معلمش درباره نهنگ‌ها بحث مى‌کرد.


معلم گفت: از نظر فیزیکى غیرممکن است که نهنگ بتواند یک آدم را ببلعد زیرا با وجود اینکه  پستاندار عظیم‌الجثه‌اى است امّا حلق بسیار کوچکى دارد.


دختر کوچک پرسید: پس چطور حضرت یونس به وسیله یک نهنگ بلعیده شد؟


معلم که عصبانى شده بود تکرار کرد که نهنگ نمى‌تواند آدم را ببلعد. این از نظر فیزیکى غیرممکن است.


دختر کوچک گفت: وقتى به بهشت رفتم از حضرت یونس مى‌پرسم.


معلم گفت: اگر حضرت یونس به جهنم رفته بود چى؟


دختر کوچک گفت: اونوقت شما ازش بپرسید !


مطلب طنز مطلب خنده دار حکایت طنز داستان طنز مطلب جالب و خواندنی مطلب جدید طنر مدرسه طنز علمی tanz

پـَـــ نه پـَـــ !! (1)

پـَـــ نه پـَـــ  !! (1)


ارسال شده از طرف شیما



ماشینم بنزین تموم کرد وسط جاده, واستادم دم جاده یکی ۲ لیتر بنزین از ماشینش بهم بده که فقط خودمو برسونم به یه پمپ بنزینی, یکی زد بقل گفت آقا بنزین برای ماشینت می خوای؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام باهاش خودمو آتیش بزنم

 

* * * * * * * * * * * * * * *

 

کامپیوترم یه ویروس گرفته بود رفتم کلی پول آنتی ویروس اورجینال دادم بعد سه ساعت اسکن ویروسه رو پیدا کرده پیغام داده: آیا مطمئن هستید که می خواهید این ویروس را حذف کنید؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام ازش نگهداری کنم بزرگ بشه، بشه عصای دستم، نور چشام!



* * * * * * * * * * * * * * *


به دوستم میگم ببین تن ماهی تاریخ انقضاش کیه؟ میگه یعنی تاریخ خراب شدنش؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ تاریخ عروسی ننه بابای ماهی اس میخوام واسشون جشن سالگرد بگیرم

 


* * * * * * * * * * * * * * *


ادامه مطلب ...

ماجرای تصادف خانم و آقا !

ماجرای تصادف خانم و آقا !


یک روز زن و مردی ماشینشون با هم تصادف می کنه، به طوری که ماشین هردو به شدت آسیب می بینه، ولی هردو نفرشون به طرز معجزه آسایی جون سالم به در می برند.

بعد از اینکه هر دو از ماشینشون که حالا تبدیل به آهن قراضه شده بیرون اومدن، خانم رو به آقا کرد و ...



ادامه مطلب ...

آخرین کلمات افراد به نقل از عزرائیل !

آخرین کلمات افراد به نقل از عزرائیل !



آخرین کلمات یک برقکار : خوب حالا روشنش کن…

آخرین کلمات یک ملوان زیردریایی : من عادت ندارم با پنجره ی بسته بخوابم…

آخرین کلمات یک متخصص خنثی کننده بمب :این سیم آخری روکه قطع کنم تمومه..

آخرین کلمات یک نارنجک‌ انداز : گفتی تا چند بشمرم؟!

آخرین کلمات یک جهانگرد در آمازون : این نوع مار رو میشناسم،سمی نیست ...

آخرین کلمات یک پلیس : شیش بار شلیک کرده، دیگه گلوله نداره…

بقیه در ادامه ی مطلب ....

ادامه مطلب ...

احساسات بسیار جالب شوهر در نصف شب

احساسات بسیار جالب شوهر در نصف شب


زن نصف شب از خواب بیدار می‌‌شود و می‌‌بیند که شوهرش در رختخواب نیست،  به دنبال او به طبقه ی پایین می‌‌رود. شوهرش در آشپزخانه نشسته بود در حالی‌ که یک فنجان قهوه هم روبرویش بود . در حالی‌ که به دیوار زل زده بود در فکری عمیق فرو رفته بود…


زن او را دید که اشک‌هایش را پاک می‌‌کرد و قهوه‌اش را می‌‌نوشید…

زن در حالی‌ که داخل آشپزخانه می‌‌شد آرام زمزمه کرد : “چی‌ شده عزیزم؟ چرا این موقع شب اینجا نشستی؟”


ادامه مطلب ...